شاخابه عشق صلی الله علیک یا اباصالح المهدی(عج)
| ||
هر وقت دلم گرفته بود صدای زمزمه های شبانه ات مرا می ساخت. مثل پادزهری در جوهریه وجودم تاثیر می گذاشت. روزهاست که نمی بینمت. هوایم سرد شده. مرا چه شده؟! واماتو... نه... توهنوز مراصدا می زنی. باد نسیم گرم اشکواره ات را برایم می سراید. اشکواره ای که در غم گم شدن سجده های شبانه ام سروده ای. می دانم،خودم را گم کردم در روشنی روز. دلم برای سیاهی شب تنگ شده. دلم لک زده برای کربلایی شدن. آی سید عباس،برادر من،شهید من کمکم کن.غرق شده ام درامواج سهمگین غرورم.دستم رابگیر.مرانجات ده از این دریای غفلت. هرچند می دانم.بارها خواستی ودریغ از یک تلاش. انگار خوش میگذرد ام در این دریای آشفتگی. می دانم طوفانی از غرور و تکبر و سر سختی ام. اما تو نسیمی از محبت و وفا و گذشتی. اینبار آیا می شنوی صدایم را؟می بینی مرا؟نجاتم می دهی؟باورم می کنی؟ نگاهت رابرمن تغییر نده. چشمانت را می شناسم. تو را التماس می کنم،نه مثل همیشه،نگاهم کن. سید عباس،برادر من،مونس تنهایی من کمکم کن. شهید سید عباس مصطفی نژاد [ دوشنبه 91/7/17 ] [ 10:14 صبح ] [ سیدحسینی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |